بخش اول | اگر شاه میماند؛
یادداشت | تصویر "ایران "با ادامه رژیم پهلوی
رضا و محمدرضا، هر دو با نظر بیگانگان به قدرت رسیدند و همیشه غربیها را به ایرانیها ترجیح میدادند.
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، اگر شاه میماند چه آیندهای برای کشورمان در انتظار بود و الان در چه وضعیتی قرار داشتیم. این نوع نگاه خیلی به ما کمک میکند که بتوانیم مقایسه واقع بینانه تری با ایرانِ زمان حال و ایران سال ۱۳۹۶ با حضور شاه داشته باشیم.
یک نکته ناشنیده
درباره شخصی بنام پاتریک پهلوی اطلاعات چندانی در دسترس نیست. پاتریک نوه رضاخان، فرزند علیرضا و برادر زاده محمد رضا پهلوی است که بعدها نام خود را به «علی اسلامی» تغییر داد. پاتریک بخلاف سایر درباریان از فساد موجود در دربار بشدت ناراحت بود و در نهایت هم از دربار خارج شد. وی در خصوص درباریان شاه میگفت: اطرافیان همه دزد بودند، دربار شاه اعجوبهای بود. از زمانی که مسلمان شدم دیگر به دربار نرفتم ولی قبل از آن میرفتم و اوضاع را میدیدم. واقعا خجالتآور بود.
پاتریک که مادرش مسیحی و پدرش فرزند رضاشاه بود، به دست یک مجاهد مقلد امام خمینی (ره) بنام بهمن حجت کاشانی مسلمان شد. او پس از مسلمان شدن اسم خودش رو به علی اسلامی (پهلوی) تغییر داد و همواره نسبت به رفتار و عملکرد محمدرضا شاه و رژیم پهلوی معترض بود. علی یا همان پاتریک سابق، مورد بد رفتاری و بی مهری دربار و مخصوصا فرح قرار گرفت و مجبور به خروج از دربار شد. پاتریک میگوید: این رفتار رضا و مادرش از ابتدا به خاطر مذهبی بودن من شروع شد. ناراحت بودند که چرا مسلمان شدم. همه چیز بدون سر و صدا بود. شغل خبرنگاری را از دست دادم. دیگر هیچ روزنامه یا مجلهای هم مرا به کار نگرفت. [۱]پاتریک بدلیل بحران مالی و طرد شدن توسط خاندان پهلوی، هم اکنون در فرانسه مشغول تکدی گری است! پاتریک یا علی پهلوی را میتوان یک نمونه از فساد و دین ستیزی رژیم پهلوی ذکر شد. فسادی که حتی برخی از اعضای دربار را منزجر میکرد.
درباره شخصی بنام پاتریک پهلوی اطلاعات چندانی در دسترس نیست. پاتریک نوه رضاخان، فرزند علیرضا و برادر زاده محمد رضا پهلوی است که بعدها نام خود را به «علی اسلامی» تغییر داد. پاتریک بخلاف سایر درباریان از فساد موجود در دربار بشدت ناراحت بود و در نهایت هم از دربار خارج شد. وی در خصوص درباریان شاه میگفت: اطرافیان همه دزد بودند، دربار شاه اعجوبهای بود. از زمانی که مسلمان شدم دیگر به دربار نرفتم ولی قبل از آن میرفتم و اوضاع را میدیدم. واقعا خجالتآور بود.
پاتریک که مادرش مسیحی و پدرش فرزند رضاشاه بود، به دست یک مجاهد مقلد امام خمینی (ره) بنام بهمن حجت کاشانی مسلمان شد. او پس از مسلمان شدن اسم خودش رو به علی اسلامی (پهلوی) تغییر داد و همواره نسبت به رفتار و عملکرد محمدرضا شاه و رژیم پهلوی معترض بود. علی یا همان پاتریک سابق، مورد بد رفتاری و بی مهری دربار و مخصوصا فرح قرار گرفت و مجبور به خروج از دربار شد. پاتریک میگوید: این رفتار رضا و مادرش از ابتدا به خاطر مذهبی بودن من شروع شد. ناراحت بودند که چرا مسلمان شدم. همه چیز بدون سر و صدا بود. شغل خبرنگاری را از دست دادم. دیگر هیچ روزنامه یا مجلهای هم مرا به کار نگرفت. [۱]پاتریک بدلیل بحران مالی و طرد شدن توسط خاندان پهلوی، هم اکنون در فرانسه مشغول تکدی گری است! پاتریک یا علی پهلوی را میتوان یک نمونه از فساد و دین ستیزی رژیم پهلوی ذکر شد. فسادی که حتی برخی از اعضای دربار را منزجر میکرد.
دین ستیزی
حالا می توان تصور کرد که اگر شاه مانده بود، چه بلایی بر سر دین مردم میآمد. پهلوی نه تنها دین ستیز بود بلکه به شدت سعی میکرد تا مرام جعلی بهاییت رو ترویج کنه. بهاییت که برای جاسوسی، در کل دنیا توزیع شده است. هویدا ۱۳ سال نخست وزیر ایران بود از بهاییهای فاسدی بود که همجنس بازی از کمترین کارهای ایشان است. با توجه به ضدیت شدید شاه با دین مردم ایران و با توجه به میدان دادنش به بهاییت میشه آینده ایران در سال ۱۳۹۶ را حدس زد.
اگر شاه مانده بود قطعا بهاییت رشد چشمگیری کرده بود و اثری از اسلام نمیماند. اگر بهاییت بر ایران غلبه پیدا میکرد، احکام بهاییت تبدیل به قانون میشد و مواردی مثل جواز ازدواج با خواهر و .. الان قانون مملکت ما بودن!
حالا می توان تصور کرد که اگر شاه مانده بود، چه بلایی بر سر دین مردم میآمد. پهلوی نه تنها دین ستیز بود بلکه به شدت سعی میکرد تا مرام جعلی بهاییت رو ترویج کنه. بهاییت که برای جاسوسی، در کل دنیا توزیع شده است. هویدا ۱۳ سال نخست وزیر ایران بود از بهاییهای فاسدی بود که همجنس بازی از کمترین کارهای ایشان است. با توجه به ضدیت شدید شاه با دین مردم ایران و با توجه به میدان دادنش به بهاییت میشه آینده ایران در سال ۱۳۹۶ را حدس زد.
اگر شاه مانده بود قطعا بهاییت رشد چشمگیری کرده بود و اثری از اسلام نمیماند. اگر بهاییت بر ایران غلبه پیدا میکرد، احکام بهاییت تبدیل به قانون میشد و مواردی مثل جواز ازدواج با خواهر و .. الان قانون مملکت ما بودن!
ترویج فرهنگ بیگانه
دین زدایی از یک طرف و ترویج فرهنگ غربی از طرف دیگر، از اولویتهای کاری تمامی دستگاههای فرهنگی رژیم پهلوی بود. رادیو و تلویزیون، تاتر و سینما، مطبوعات و کتاب، آموزش و پرورش، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، همگی مأموریت داشتند تا فرهنگ غربی را برای تغییر سبک زندگی ایرانیان از یک زندگی اسلامی و ملی به یک زندگی با سبک غربی ترویج نمایند. جالبه که در عین ادعای ایران گرایی، صرفا فرهنگ غرب رو ترویج میکردند! وابستگی به بیگانگان به حدی بود که برای ملی کردن نهضت نفت، تنها ۱۱ نفر در مجلس ایران رای دادند! یعنی نمایندگان ما هم حاضر نبودند نفت را ملی کنند، چون همگی مهره انگلیس و آمریکا و شوروی بودند.
دین زدایی از یک طرف و ترویج فرهنگ غربی از طرف دیگر، از اولویتهای کاری تمامی دستگاههای فرهنگی رژیم پهلوی بود. رادیو و تلویزیون، تاتر و سینما، مطبوعات و کتاب، آموزش و پرورش، دانشگاهها و مراکز آموزش عالی، همگی مأموریت داشتند تا فرهنگ غربی را برای تغییر سبک زندگی ایرانیان از یک زندگی اسلامی و ملی به یک زندگی با سبک غربی ترویج نمایند. جالبه که در عین ادعای ایران گرایی، صرفا فرهنگ غرب رو ترویج میکردند! وابستگی به بیگانگان به حدی بود که برای ملی کردن نهضت نفت، تنها ۱۱ نفر در مجلس ایران رای دادند! یعنی نمایندگان ما هم حاضر نبودند نفت را ملی کنند، چون همگی مهره انگلیس و آمریکا و شوروی بودند.
نابودی فرهنگ و تاریخ ایران
مشکل، تنها ترویج فرهنگ بیگانه نبود بلکه سعی جدی بر نابودی فرهنگ اصیل ایرانی بود. در زمان رضاشاه بزرگترین سرقت از آثار باستانی کشورمان توسط دانشگاه شیکاگو و با کمک رضاشاه انجام شد [۲]و بخش مهمی از هویت تاریخی ما برای همیشه از بین رفت. پهلویها سعی کردند حتی خط ما را تغییر بدهند تا بطور کامل از فرهنگ خود بیگانه شویم. حدود ۱۰۰ هزار مستشار آمریکایی در این کشور بر همه امور حاکم بودند و به حکم کاپیتولاسیون، دارای مصونیت بودند. آمریکاییها فرهنگ فاسد خودشون رو حاکم میکردند و از سرقت آثار باستانی و هویت ایران نیز ابایی نداشتند.
مشکل، تنها ترویج فرهنگ بیگانه نبود بلکه سعی جدی بر نابودی فرهنگ اصیل ایرانی بود. در زمان رضاشاه بزرگترین سرقت از آثار باستانی کشورمان توسط دانشگاه شیکاگو و با کمک رضاشاه انجام شد [۲]و بخش مهمی از هویت تاریخی ما برای همیشه از بین رفت. پهلویها سعی کردند حتی خط ما را تغییر بدهند تا بطور کامل از فرهنگ خود بیگانه شویم. حدود ۱۰۰ هزار مستشار آمریکایی در این کشور بر همه امور حاکم بودند و به حکم کاپیتولاسیون، دارای مصونیت بودند. آمریکاییها فرهنگ فاسد خودشون رو حاکم میکردند و از سرقت آثار باستانی و هویت ایران نیز ابایی نداشتند.
ایران؛ بالاترین نرخ فساد
در رژیم پهلوی، مراکز فساد و فحشا علنی برپا بود و عناصری از خود دربار و خاندان پهلوی در پشت صحنه این مراکز حضور داشتند به جرات میتوان گفت که اگر اون رژیم تا سال ۱۳۹۶ ادامه پیدا میکرد به احتمال زیاد، بندرت جوان سالمی باقی میماند چه برسد به اینکه ۴-۵ میلیون دانشجو و میلیونها جوان فعال داشته باشیم. حتی بسیاری از شهدا و انقلابیون ما هم از سابقه چندان خوبی برخوردار نبودند، اما نَفس امام خمینی (ره) آنها را هدایت کرد. اگر پهلوی ادامه مییافت و امام خمینیای در کار نبود، بندرت جوان پاکی پیدا میشد.
در حال حاضر، در بین کشورهای اسلامی، ترکیه با سه درصد حرامزادگی، رتبه اول در فساد اخلاقی رو داره. آنهم ترکیهای که لااقل در سیزده سال گذشته یک حزب ظاهرا اسلام گرا بر اون حاکم هست. قطعا اگرشاه میماند، با توجه به ترویج عمدی و علنی فساد توسط رژیم، قطعا ایران بسیار جلوتر از ترکیه بود و احتمالا نرخ حرامزادگی در ایران بیش از ۸ یا حتی ۱۰ درصد بود.
در رژیم پهلوی، مراکز فساد و فحشا علنی برپا بود و عناصری از خود دربار و خاندان پهلوی در پشت صحنه این مراکز حضور داشتند به جرات میتوان گفت که اگر اون رژیم تا سال ۱۳۹۶ ادامه پیدا میکرد به احتمال زیاد، بندرت جوان سالمی باقی میماند چه برسد به اینکه ۴-۵ میلیون دانشجو و میلیونها جوان فعال داشته باشیم. حتی بسیاری از شهدا و انقلابیون ما هم از سابقه چندان خوبی برخوردار نبودند، اما نَفس امام خمینی (ره) آنها را هدایت کرد. اگر پهلوی ادامه مییافت و امام خمینیای در کار نبود، بندرت جوان پاکی پیدا میشد.
در حال حاضر، در بین کشورهای اسلامی، ترکیه با سه درصد حرامزادگی، رتبه اول در فساد اخلاقی رو داره. آنهم ترکیهای که لااقل در سیزده سال گذشته یک حزب ظاهرا اسلام گرا بر اون حاکم هست. قطعا اگرشاه میماند، با توجه به ترویج عمدی و علنی فساد توسط رژیم، قطعا ایران بسیار جلوتر از ترکیه بود و احتمالا نرخ حرامزادگی در ایران بیش از ۸ یا حتی ۱۰ درصد بود.
کشوری وابسته
رضا و محمدرضا، هر دو با نظر بیگانگان به قدرت رسیدند و همیشه غربیها را به ایرانیها ترجیح میدادند. در وابستگی رضا شاه به انگلیس همین بس که چرچیل و روزولت در کنفرانس تهران درباره او اعتراف کردند: «خودمان او را آوردیم و خودمان او را برداشتیم. [۳]we brought him, we took him»
محمدرضا شاه هم خودش را مدیون غرب میدانست. روزنامه نیویورک تایمز مینویسد: «پس از کودتا، شاه گیلاس خود را با تعارف به کرمیت روزولت رئیس بخش سیا در خاورمیانه برداشت و گفت: من تاج و تخت خود را بهخدا، مردم کشورم، ارتشم و به شما مدیونم. [۴]با این اوصاف، اگر شاه میماند، ایران هنوز هم کشوری وابسته و برده وار باقی مانده بود.
رضا و محمدرضا، هر دو با نظر بیگانگان به قدرت رسیدند و همیشه غربیها را به ایرانیها ترجیح میدادند. در وابستگی رضا شاه به انگلیس همین بس که چرچیل و روزولت در کنفرانس تهران درباره او اعتراف کردند: «خودمان او را آوردیم و خودمان او را برداشتیم. [۳]we brought him, we took him»
محمدرضا شاه هم خودش را مدیون غرب میدانست. روزنامه نیویورک تایمز مینویسد: «پس از کودتا، شاه گیلاس خود را با تعارف به کرمیت روزولت رئیس بخش سیا در خاورمیانه برداشت و گفت: من تاج و تخت خود را بهخدا، مردم کشورم، ارتشم و به شما مدیونم. [۴]با این اوصاف، اگر شاه میماند، ایران هنوز هم کشوری وابسته و برده وار باقی مانده بود.
مردم چکاره بودند؟
نگاه شاه به مردم خیلی مهم است، شاه در سال ۱۳۵۳ در یک کنفرانس مطبوعاتی میگوید: «این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند، مثل گوسفندان میمانند. [۵]شاه که آن باشد، نخست وزیرش هم مثل رزمآرا خواهد بود که در مجلس، فریاد زده و گفت: ایرانی که نمیتواند یک آفتابه بسازد، شما میخواید پالایشگاه را اداره کند! با این اوصاف میشود بصورت قطعی گفت که اگر شاه میماند، روح و فکر و اعتماد بنفس ایرانی نمیماند و مردم هیچ کاره باقی میماندند.
جامعه ایرانی در دوران ماقبل از انقلاب، یک جامعه مأیوس، سرخورده، سردرگم و خودباخته بود؛ که بخشی از آن به دوران قاجار و شکستهای ایران از روس، ناکامی در عرصه مشروطه و سیطره روزافزون قدرتهای خارجی بر کشور باز میگشت. با انقلاب اسلامی، مردم بشدت شجاع شدند و اعتماد بنفس عمیقی پیدا کردند؛ و این تحول روحی عظیمی است. امام خمینی در این باره میفرماید:
یکی از برکات این نهضت، قضیه تحول روحی جامعه ما هست، که من مکرر این را گفتهام که این تحول روحی که در ایران پیدا شده است و این نهضت توانست این تحول روحی را ایجاد کند به خواست خدای تبارک و تعالی، از این پیروزی که نصیب ما شده است و دست اجانب را کوتاه کردیم و دست خیانتکارها را، اهمیتش بیشتر است. این تحولات روحی به این زودی برای یک شخصیت هم حاصل نمیشود تا برسد به سرتاسر یک کشور. [۶]شجاعت و اعتماد بنفس ملی مردم از شجاعت و ایمان امام خمینی (ره) الگو گرفته بود. امام خمینی (ره) دررفتار خود نشان میداد که بااتکا به ایمان الهی، از هیچ رخداد و حادثهای نمیترسد. رفتار امام پس از حمله رژیم به مدرسه فیضیه، ماجرای دستگیری و تبعید ایشان، واکنش امام به شهادت فرزندش آقا مصطفی، نرفتن امام به پناهگاه در حملات هوایی صدام به شهرهای ایران و رفتار امام در شب ۲۲ بهمن که حکومت نظامی اعلام شده بود همگی نشان دهنده شجاعت ایمانی امام خمینی بود که بشدت در اعماق وجود مردم ایران تاثیر میگذاشت.
نگاه شاه به مردم خیلی مهم است، شاه در سال ۱۳۵۳ در یک کنفرانس مطبوعاتی میگوید: «این مردم قادر به انجام هیچ چیز نیستند، مثل گوسفندان میمانند. [۵]شاه که آن باشد، نخست وزیرش هم مثل رزمآرا خواهد بود که در مجلس، فریاد زده و گفت: ایرانی که نمیتواند یک آفتابه بسازد، شما میخواید پالایشگاه را اداره کند! با این اوصاف میشود بصورت قطعی گفت که اگر شاه میماند، روح و فکر و اعتماد بنفس ایرانی نمیماند و مردم هیچ کاره باقی میماندند.
جامعه ایرانی در دوران ماقبل از انقلاب، یک جامعه مأیوس، سرخورده، سردرگم و خودباخته بود؛ که بخشی از آن به دوران قاجار و شکستهای ایران از روس، ناکامی در عرصه مشروطه و سیطره روزافزون قدرتهای خارجی بر کشور باز میگشت. با انقلاب اسلامی، مردم بشدت شجاع شدند و اعتماد بنفس عمیقی پیدا کردند؛ و این تحول روحی عظیمی است. امام خمینی در این باره میفرماید:
یکی از برکات این نهضت، قضیه تحول روحی جامعه ما هست، که من مکرر این را گفتهام که این تحول روحی که در ایران پیدا شده است و این نهضت توانست این تحول روحی را ایجاد کند به خواست خدای تبارک و تعالی، از این پیروزی که نصیب ما شده است و دست اجانب را کوتاه کردیم و دست خیانتکارها را، اهمیتش بیشتر است. این تحولات روحی به این زودی برای یک شخصیت هم حاصل نمیشود تا برسد به سرتاسر یک کشور. [۶]شجاعت و اعتماد بنفس ملی مردم از شجاعت و ایمان امام خمینی (ره) الگو گرفته بود. امام خمینی (ره) دررفتار خود نشان میداد که بااتکا به ایمان الهی، از هیچ رخداد و حادثهای نمیترسد. رفتار امام پس از حمله رژیم به مدرسه فیضیه، ماجرای دستگیری و تبعید ایشان، واکنش امام به شهادت فرزندش آقا مصطفی، نرفتن امام به پناهگاه در حملات هوایی صدام به شهرهای ایران و رفتار امام در شب ۲۲ بهمن که حکومت نظامی اعلام شده بود همگی نشان دهنده شجاعت ایمانی امام خمینی بود که بشدت در اعماق وجود مردم ایران تاثیر میگذاشت.
ملتی بی سواد!
اگر شاه میماند احتمالا الان بسیاری از ما سواد خواندن و نوشتن نداشتیم! قبل از انقلاب، هیچ دانشآموز المپیادی و شرکتکننده یا رتبهآور در جشنوارههای جهانی نداشتیم، اما امروز بیش از ۴۰۰ مدال رنگارنگ در المپیادهای جهانی کسب کردیم و در بین ۳۰ کشور نخست در نظام استنادی ISI به جز ایران و ترکیه نامی از کشورهای اسلامی مشاهده نمیشود. براساس اظهارات «وال استریت»، سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا همگی معتقدند که ایران جزو ۱۰ قدرت سایبری جهان محسوب میشود.
باورش سخت است، اما در سال ۵۵، تنها یک چهارم مردم ایران سواد خواندن و نوشتن داشتند که در سال ۱۳۸۰ به به بیش از ۸۰ درصد والان به حدود ۹۰ درصد رسیده است. سرعت رشد علم در ایران ۱۱ برابر متوسط رشد جهانی برآورد شده [۷]که نشان میدهد رهبران انقلاب با جدیت پیگیر رشد علمی جامعه هستند. بحث، تنها مدرک و المپیاد و .. نیست بلکه «روحِ ذلت و نمیتوانم» در مقابل روح توانایی و اعتماد بنفس ملی مد نظر است. اینکه «ما میتوانیم» با رفتن شاه محقق شد و اگر میماند خبری از روحیه ملی ایرانی نبود./918/ی702/س
اگر شاه میماند احتمالا الان بسیاری از ما سواد خواندن و نوشتن نداشتیم! قبل از انقلاب، هیچ دانشآموز المپیادی و شرکتکننده یا رتبهآور در جشنوارههای جهانی نداشتیم، اما امروز بیش از ۴۰۰ مدال رنگارنگ در المپیادهای جهانی کسب کردیم و در بین ۳۰ کشور نخست در نظام استنادی ISI به جز ایران و ترکیه نامی از کشورهای اسلامی مشاهده نمیشود. براساس اظهارات «وال استریت»، سازمانهای اطلاعاتی و امنیتی آمریکا همگی معتقدند که ایران جزو ۱۰ قدرت سایبری جهان محسوب میشود.
باورش سخت است، اما در سال ۵۵، تنها یک چهارم مردم ایران سواد خواندن و نوشتن داشتند که در سال ۱۳۸۰ به به بیش از ۸۰ درصد والان به حدود ۹۰ درصد رسیده است. سرعت رشد علم در ایران ۱۱ برابر متوسط رشد جهانی برآورد شده [۷]که نشان میدهد رهبران انقلاب با جدیت پیگیر رشد علمی جامعه هستند. بحث، تنها مدرک و المپیاد و .. نیست بلکه «روحِ ذلت و نمیتوانم» در مقابل روح توانایی و اعتماد بنفس ملی مد نظر است. اینکه «ما میتوانیم» با رفتن شاه محقق شد و اگر میماند خبری از روحیه ملی ایرانی نبود./918/ی702/س
حسن محمدی
منابع
ارسال نظرات